عزیز دل مامان و بابا؛ شهراد نفس،عزیز دل مامان و بابا؛ شهراد نفس،، تا این لحظه: 12 سال و 10 روز سن داره

شهراد، پادشاه قلبم

شیرین تر از عسل

پسرم تو کی اینقدر بزرگ و فهمیده شدی عزیزم؟؟؟ هنوز باورم نمیشه من مامان یک پسر 19 ماهه ی ناز و زرنگ و خوردنی هستم. 19 ماهگیت مبارکـــــ خیییلیییی دوستت دارم گل پسرم. شیطنت های شیرینت، بهونه گرفتنات، بازی کردنات، همه و همه ی حرکاتت برای من بی نهایت لذت بخشه. عــااااشقتم شهرادم. تا یادم نرفته بگم که مدتیه سلام میکنی؛ با اون لحن قشنگت میگی: "سلا "... وقتی بابات میاد خونه و یا هرکس دیگه ای که وارد جایی بشه که تو هستی، بلند میگی: "سلا " آفرین به پسر مودبم، امیدوارم همیشه و هرجا و با هرکی که هستی همین طور باادب باشی، تاکید میکنم پسرم: هرجا و با هرکی. اینم کلمات جدیدت؛ قاقا (آقا)        ...
30 آبان 1392

واکسن 18 ماهگی

از این واکسنها رااااااااحـــت شدیم... انشاالله تا 6 سالگی. چهارشنبه اول آبان یک واکسن به پا و یکی به دست چپ شهرادم زده شد، همراه با قطره ی فلج اطفال. موقع زدن واکسن که حسابی گریه کرد. فدای اون اشک ریختنات بشه مامان. اما خدارو شکر بعدش دیگه زیاد اذیت نشدی و از چیزی که فکر میکردم حالت خیلی بهتر بود... قد و وزن پسرم در یکسال و نیمگی: 84 سانتیمتر، 11/500 کیلوگرم.  با 16 تا مروارید قشنگ توی دهان. کلمات آبِّ ، نِست(نیست) و ماست هم به دایره ی لغات پسرم اضافه شده. گل پسر آبان 91؛ گل پسر آبان 92؛ ...
4 آبان 1392
1